انفعال یا تهاجم ؟! (در سیره شهدا رفتار در قبال دشمن چگونه است؟)(قسمت دوم) :
انفعال یا تهاجم ؟! (در سیره شهدا رفتار در قبال دشمن چگونه است؟)(قسمت دوم) :
روش جَاءَ الحَق وَ زَهَقَ البَاطِل
در قسمت قبل تا حدودی ضرورت داشتن موضع تهاجمی، در قبال تهاجم فرهنگی دشمن را درک کردیم. در این قسمت نیز قصد داریم تا بمنظور تبیین بیشتر این مقوله و کاربردی تر شدن آن به ارائه روشی قرآنی در این خصوص بپردازیم؛
در مقابل باطل ما باید چکار کنیم؟ باید از روش جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقًا وارد شد، نه از روش لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ. روش " لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ " چگونه است؟ یعنی شما اول "الههای" غیر از "الله" را پس بزنید و وقتی کاملاً آنها را پس زدید، سپس "الله" مطرح شود. این یکی از روشهایی است که خداوند در نظام عالم قرار داده است. در قبال باطل نباید از این روش وارد شویم، نباید از روش " لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ "وارد شویم، بلکه باید از روش " جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ " وارد شویم. همان کاری که امام(ره) در انقلاب انجام دادند. ایشان دنبال این مطلب نبودند که موضوعات منفیای که شاه در کشور پیاده کرده را معرفی کنند و رفتار مناسب در قبال آنها را عرضه کنند. ایشان اصلاً به این چیزها کار نداشتند. امام(ره) یک "حقّی" را در این کشور مطرح کردند وقتی که آن حق رشد کرد، دیگر باطل نتوانست دوام بیاورد.
در "عقیده" معمولا باید از روش " لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ " وارد شویم و در "عمل" باید از روش جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقًا وارد شویم. وقتی میخواهیم در کارهای هنری و در فیلمهایی که میسازیم، "معارفی" را مطرح کنیم، در آن موقع باید از روش "لا اله الا الله" وارد شویم. یک موقع میخواهیم "رفتاری" را به مردم یاد دهیم، در آن موقع باید از روش جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ استفاده کرد. نیایید منفیها را به میزان بسیار زیادی نشان دهیم و در پایانش مثبتی را نتیجه بگیریم. لازم نیست که این کار را انجام دهیم. بیائیم از ابتدای فیلم فقط و فقط مثبتات را مطرح کنیم.
در مورد امر به معروف و نهی از منکر نیز -که یکی از راهکارهای مطرح برای مقابله با تهاجم فرهنگی است،- همینطور است؛ "اگر ما درست امر به معروف انجام دهیم، دیگر نیازی به نهی از منکر نیست." ما در جامعه داریم برعکس این کار را انجام میدهیم یعنی تا آنجا که میتوانیم، نهی از منکر میکنیم تا در پایان کارمان بخواهیم یک بار امر به معروف کنیم، یعنی میخواهیم در فضایی مملو از نهی از منکر، امر به معروف کنیم. این روش درست نیست، زیرا امر به معروف و نهی از منکر کردن ما، به روش "لا اله الا الله" است، در حالی که آن روش مربوط به "معارف" است. شما اگر میخواهی "عقیدهات" را درست کنی، باید از روش " لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ " استفاده کنی، ولی در "عمل" باید روش جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ به کار گرفته شود. پس مبارزه با باطل یک فعلی است که من و شما باید آن را انجام دهیم و برای تحقق این فعل، باید از روش جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ وارد شویم. به این که ابلیس دارد چه کارهایی انجام میدهد، کار نداشته باشید. بلکه به این کار داشته باشیم که "برنامههای خداوندی" تحت عنوان "حق" چیست؟ و اگر آنها را مطرح کنیم، در این صورت میبینید که تهاجم فرهنگی منهدم شد و متصاعد شد. آن موقع میبینید که فتنههای دشمن متصاعد شد و دود شد. شیطنتهای دشمن دود شد. زیرا باطل نمیتواند در مقابل حق دوام بیاورد. در هر جایی دیدید که باطل در مقابل حق دوام آورده است، بدانید که حق درست اعمال نشده است.
بنابراین اگر بدنبال مبارزه با تهاجم فرهنگی هستیم، راهش اینست که ببینیم "برنامه های خداوندی" که در قرآن تحت عنوان "حق" آمده است، چیست؟ و بدانیم که همانطوری که جبهه ی باطل برنامه دارد، خداوند نیز برای جبهه اش برنامه دارد. اما باید بدانیم که برنامه های خداوند از طریق بندگان درجه اول خداوند در دنیا مطرح و جاری می شود. لذا در حالیکه دو سؤال مهم در این رابطه مطرح می کنیم، پاسخ آنها را به شماره های بعد موکول می کنیم؛
1. برنامه های خداوند در زمانه ما چیست؟
2. در زمان ما برنامه های خدا را در دست چه کسانی باید جستجو کنیم؟
موفق باشید